بیاید مشاعره کنیم

سلام دوستان.. این تاپیک ویژه مشاعره هست.
دوستان لطف کنید شعرهای زیبا و خوب ارسال کنید.
چون اولین ارسال هست من با نام خدا آغاز میکنم.

به نام خداوند جان و خـرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد
خداوند نام و خداوند جای / خـــداوند روزی ده رهنـمای

بعدی ..
ی بده

روی ديــوار بــاز پيچک پيــر / مــوج می زد چــو چشمـه ای لرزان


بـــر تـن برگهـای انبوهــش / سبـزی پيـــری و غـــبار زمــــــــان


بعدی..

ن..

من تورا در تو جستجو کردم / نه در آن خوابهای رویایی
در دو دست تو سخت کاویدم / پر شدم، پر شدم، ز زیبایی

بعــــــــــــدی ..

ی..

+ دوستانـــ شرکتــ کنید..

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ/ نیست یاری که مرا یاد کند

دال بده

امشب از آسمان ديده ی تو / روی شعرم ستاره می بارد

در سکوت سپيد کاغذها / پنجه هايم جرقه می کارد


بعــدی..

دال..

در نگاه خسته ات دنبال حرفی تازه ام / هر چه می خواهی بگو من هم دعایت میکنم
خسته ای طاقت نداری میروی آخر سفر / طاقت اشکت ندارم پس رهایت میکنم

میم بده

تمام آینه ها نذر یاس لبخندت / جنون آبی دریا فدای چشمانت

چه می شود تو صدایم کنی به لهجه ی موج / به لحن نقره ای و بی صدای چشمانت

بعـــــــــــدی..

ت..

تو مرا می خوانی / من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم

و تو هم می دانی / تا ابد در دل من می مانی

ی بده

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا



الف

امشب شب خلوتست تا روز / ای طالع سعد و بخت فیروز
شمعی به میان ما برافروز / یا شمع مکن که ماهتابست

ت بده

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود


دال

در کلبه روشنم شبي را سر کن // با دست صميمي ات مرا باور کن




صد بار چنين گفتم و مي گويم باز // بي عشق تو زنده نيستم باور کن

ن بده

نیست بر لوحه دلم جر الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم..

میم

ور نبود جام زطلاي ناب/با دو كف دست توان خورد اب

وای چقد سخت بود شعر از واو پیدا کردن
آقای نظری؟

ب

باز كن از سر گيسويم بند / پند بس كن، كه نمي گيرم پند
در اميد عبثي دل بستن / تو بگو تا به كي آخر، تا چند

بعــدی..

دال..

در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیم// لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی

ی بده بیاد

یـارب مـرا یـاری بـده، تـا خـوب آزارش کـنـم / هـجـرش دهـم زجرش دهـم، خوارش کنم زارش کـنـم

از بـوسـه های آتـشـین، وز خـنـده های دلنشین / صـد شـعله در جانش زنم، صد فتنه در کارش کـنـم

بعدی..

میــم..

من درد تو را زدست آسان ندهم // دل بر نکنم زدوست تا جان ندهم

میم