در گزارشی که مرکز همکاری های بین المللی کشور ژاپن (جایکا) در باره وضعیت پهنه شهر تهران در برابر زلزله تهیه کرده بود اشاره شده است که در لحظه وقوع زلزله ای با شدت بیش از شش ریشتر در پایتخت ایران دست کم پانصد هزار نفر زیر آوار خواهد ماند. عمده این افراد تا چند ساعت بعد جان خود را از دست خواهند داد. اما آنها تنها کشتگان زلزله احتمالی تهران نخواهند بود. سیستم گازرسانی شهر کاملا ناایمن و فاقد استاندارد حفاظتی لازم است و بعید نیست که همچون تجربه شهر کوبه ژاپن لحظاتی پس از وقوع زلزله محله های بزرگی از شهر غرق آتش و دود بشوند.
حتی نگرانیهایی در باره میزان مقاومت سد کرج هم در برابر چنین زلزله یی وجود دارد. همچنین انتظار می رود به دلیل شرایط نامناسب شریان های ارتباطی شهر نسبت بیشتری از مجروحان جان خود را از دست بدهند و در یک برآورد بدبینانه شمار قربانیان چنین زلزله یی در ۴۸ ساعت بعد از وقوع آن بعید نیست به دو میلیون نفر برسد. توجه کنیم که در نقشه پهنه بندی زلزله کشور، احتمال وقوع زلزله در تهران “خیلی زیاد” و در بم “زیاد” طبقه بندی شده است. یعنی زلزله بم طبیعی تر و محتملتر بود که در تهران رخ دهد. به طور معمول هر صد سال یک بار در تهران یک زلزله بزرگ رخ می دهد و از آخرین زلزله تهران بیش از صد و پانزده سال می گذرد. زلزله تهران فعلا لطف کرده و تاکنون وقوعش را پانزده سال عقب انداخته است.
بعد: در گزارش جایکا همچنین اشاره شده فرسوده بودن عمده بافت شهر به جای خود، نکته تاسفبار این است که حتی هم اکنون نیز بیش از هفتاد درصد خانه هایی که در تهران ساخته می شود فاقد استاندارد ایمنی بوده و کاملا در برابر زلزله ناایمن است. شاید گفته شود چطور شهرداری کماکان اجازه ساخت خانه های نامقاوم را در تهران می دهد؟
شگفتی بزرگ اما نه چشم فروبستن شهرداری در برابر ساخت و سازهای غیر استاندارد و ناایمن، بلکه فعالیت عامدانه شهرداری برای تشدید احتمال وقوع زلزله در تهران است. در این باره به یک مثال اشاره می شود: یکی از خطرناکترین گسلهای تهران، گسل موسوم به شمیران است که در ملتقای چین خوردگی البرز و مخروط افکنه تهران سرتاسر لبه شمالی این شهر را طی می کند. از دیرباز گفته شده برای ممانعت از فعال شدن این گسل خطرناک باید بلندمرتبه سازی در این محدوده ممنوع شود.
اما اینجا گرانترین حوزه مستغلات در ایران است و شهرداری عمده درآمد خود را از همین بلند مرتبه سازیها به دست می آورد. تاسفبارتر صدور مجوز برای احداث دریاچه در شمال دریاچه چیتگر است. اصل قضیه را همه میدانند: به اندازه منهتن نیویورک در آن محدوده برج های بلند و پر تراکم ساخته اند. برج هایی که خودشان در مغایرت با طرح جامع و طرح تفصیلی تهران ساخته شده اند اما برای بالا بردن قیمتشان و فروش آسانتر آنها دارند مابین شان یک دریاچه مرگبار می سازند. می دانیم که هر دریاچه مصنوعی به واسطه وزن زیادی که به طور ناگهانی به پوسته زمین اضافه میکند نقش بارزی در بیدار شدن گسلهای پیرامون دارد. حالا وزن آن برجهای غیر مجاز به جای خود، در قالب یک پروژه تبلیغاتی و بازاریابی دارند مابین آنها دریاچه هم می سازند. دریاچه یی که قطعا احتمال وقع زلزله در شمال تهران و بیدار شدن گسل شمیران را افزایش می دهد.
آیا مدیران و کارشناسان شهرداری از چنین نکته فنی بدیهی و ساده ای بی اطلاع هستند یا با وجود اطلاع قصد آبگیری و تکمیل دریاچه مذکور در ماههای آینده را دارند؟ سرانجام: زلزله قبل از آنکه یک بلای طبیعی باشد یک پدیده طبیعی است. قابل پیش بینی نیست اما قطعا عمده عوارض آن قابل پیشگیری است. همچنانکه وقوع زلزله هایی با شدت نزدیک به هفت ریشتر در شهرهایی مثل سانفرانسیسکو و توکیو با جمعیتی افزون بر ده میلیون نفر هیچ کشته یی در پی نداشته است. موضوع اصلا پیچیده نیست. دست کم اینکه در این شهرها تعمدا روی گسل خطرناک دریاچه نمی سازند.