انجمن‌
درود به شما کاربر گرامی
شما عضو انجمن نيستيد! برای دسترسی به تمام امکانات انجمن عضو شويد! عضويت شما در انجمن کمتر از يک دقيقه زمان خواهد برد

پس از عضو شدن، شما می‌توانید در این انجمن فعالیت کنید


ماجرای غریق نجات !! 37613094016853234573 ماجرای غریق نجات !! 60007724113348378230 ماجرای غریق نجات !! 90814888429963826013
انجمن‌
درود به شما کاربر گرامی
شما عضو انجمن نيستيد! برای دسترسی به تمام امکانات انجمن عضو شويد! عضويت شما در انجمن کمتر از يک دقيقه زمان خواهد برد

پس از عضو شدن، شما می‌توانید در این انجمن فعالیت کنید


ماجرای غریق نجات !! 37613094016853234573 ماجرای غریق نجات !! 60007724113348378230 ماجرای غریق نجات !! 90814888429963826013
انجمن‌
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.



 
الرئيسيةماجرای غریق نجات !! Mainأحدث الصورمكتبة الصورجستجوثبت نامورود

 

 ماجرای غریق نجات !!

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
milad
دوست جدید
دوست جدید
milad


شمار پست‌ها : 50
اعتبار : 8
تاریخ پیوستن : 2012-05-08
ذكر

ماجرای غریق نجات !! Empty
پستعنوان: ماجرای غریق نجات !!   ماجرای غریق نجات !! Icon_minitime14/5/2012, 10:32

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.
هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.
وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.
هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.

و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود.
هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه...
حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
ماجرای غریق نجات !!
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» نجات سگ در حال مرگ
» ماجرای لحظاتی تا مرگ ...
» ماجرای کفش های ملانصرالدین
» ماجرای تور تفریحی پیرزنان
» ماجرای من ، مادرم و دوست دخترم

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
انجمن‌ :: مطالب گوناگون :: سرگرمی-
پرش به: