آهنگ غمگین گوش میکنم مامانم میگه چته؟ چی شده؟ کی گذاشته رفته؟ چرا تو خودتی؟ آخ بمیری که بچمو اینطوری کردی!
آهنگ شاد گوش میکنم میگه خبرمرگش برگشت؟ الان باهاته؟ کیه طرف؟ چه شکلیه؟ دوسش داری؟ چند بار دیدیش؟
دیگه زدم تو فاز اذان !!
**************************
دوستم میگه: هر شب که اخبار شبانگاهی قیمت سکه رو اعلام میکنه زنم میپره بالا و با خوشحالی دست میزنه بعد لم میده رو مبل و با لبخند نیگام میکنه ؟!؟!
کسی میدونه چرا؟
**********************
مسابقات اسکی روی چمن جام يادواره تقي ساوه شمشكي بین کاوه ساوه شمشکی و نادر ساوه شمشکی به داوری عباس ساوه شمشکی برگزار شد حسین ساوه شمشکی رییس فدراسیون اسکی روی چمن سطح مسابقات را بسیار بالا دانست. خانوم پروین ساوه شمشکی هم لقمه کتلت میگرفت میداد به اسکی باز ها که خستگیشون در بره!
ممد ساوه شمشکی - خبرنگار اعزامی به مسابقات اسکی روی چمن شمشک
راستی فرزاد ساوه شمشکی داشت عکس ورزشی تهیه میکرد که مورد اصابت یک فقره قلوه سنگ مریوط به پیست شمشک که از طرف یکی از اقوام عباس ساوه شمشکی بنام نیلوفر ساوه شمشکی قرار گرفت و به بیمارستان شهید مرتضی ساوه شمشکی انتقال یافت
************************
رفتم جيگركي يارو برگشته ميگه نونم ميخاي؟ ميگم قبلنا سوال نميكردي، ميذاشتي، ميگه نه الان وضع فرق كرده نون جدا، دونه ای ۵۰۰ تومن! خوب شد بازم کرایه سیخ و ازم نگرفت
****************************
یکی از دوستام تو شمال امشب منو برد استخر، با یه صحنه عجیب روبرو شدم: دیدم دمپاییها لنگه های راست آبی رنگن، لنگه های چپ سفید! پرسیدم چرا اینطوریه؟! گفت: واسه اینه که کسی نتونه دمپایی بدزده !!!!
البته ظاهرا دلیل اصلیش اینه که بتونی راحت چپ و راست پیدا کنی، لازم نباشه همه دمپایی ها رو بگردی که یه جفت چپ/راست پیدا کنی
حالا این که چیزی نی. من استخری دیدم که کلا همه ی لنگه هاش مالِ یه پا بود و مثلاً مجبور بودی هر دو تا پاتو توی لنگه ی راست بکنی
*************************
بعد ۳۰ سال هنوز نتونستن آب پاش ماشین رو یه جوری درست کنن که ۵ تا ماشین بغلی و عقبی و جلویی رو آب پاشی نکنه! شیشه پاک کن ماشین رو که میزنی باس از همه اتوبان معذرت خواهی کنی
من یه بار آب پاش رو زدم دیدم صدای داد و هوار میاد. یه موتوری اومد کنارم سه تا پسر بودن بیچاره ها دوش گرفته بودن! گفت آقا حداقل یه حوله بده صورتمونو خشک کنیم
****************************
امروز دوباره ریختند تو مجتمع مسکونی ما برای جمع کردن دیش های ماهواره. بعد یکی از همسایه هامون که یه خانم پیر و تنهایی هست رفته به مافوق اون مأمورایی که داشتند دیش ها رو جمع می کردند گفته: آخه جناب سروان، من پیرزن ِ تنها بدون ماهواره چی کار کنم؟ جناب سروان هم خیلی جدی برگشته به مامورای زیر دستش گفته: نمیخواد دیش ماهواره خونه این خانم رو جمع کنید. بقیه دیش ها رو جمع کنید و بیارید با خودتون پائین! بعله، هنوز هم همچین جناب سروان های با انصاف و بامرامی پیدا میشه
تو شهر ما یکی پیت نفت آورده بود گفته بود خودمو آتیش میزنم اگه دیش ما رو بگیرید ، من یه شب "ماری چی" نبینم سکته میکنم !!!! (واقعا اتفاق افتاده ها)
**************************
مردی تو یك فروشگاه بزرگ به یه دختر زیبا میرسه و میگه: خانم، من زنمو اینجا گم كردم ناراحت نمی شید اگه کمی با شما صحبت كنم؟ دختر: چرا؟!! مرد: چون هر بار كه با یه زن خوشگل صحبت می كنم زنم یهو پیداش می شه!!
*****************************
موقع مرگ به بچههام میگم ده میلیارد تومن گذاشتم زیر......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بعدش میمیرم. آی حال میده!!