انجمن‌
درود به شما کاربر گرامی
شما عضو انجمن نيستيد! برای دسترسی به تمام امکانات انجمن عضو شويد! عضويت شما در انجمن کمتر از يک دقيقه زمان خواهد برد

پس از عضو شدن، شما می‌توانید در این انجمن فعالیت کنید


اعتراف میکنم  37613094016853234573 اعتراف میکنم  60007724113348378230 اعتراف میکنم  90814888429963826013
انجمن‌
درود به شما کاربر گرامی
شما عضو انجمن نيستيد! برای دسترسی به تمام امکانات انجمن عضو شويد! عضويت شما در انجمن کمتر از يک دقيقه زمان خواهد برد

پس از عضو شدن، شما می‌توانید در این انجمن فعالیت کنید


اعتراف میکنم  37613094016853234573 اعتراف میکنم  60007724113348378230 اعتراف میکنم  90814888429963826013
انجمن‌
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.



 
الرئيسيةاعتراف میکنم  Mainأحدث الصورمكتبة الصورجستجوثبت نامورود

 

 اعتراف میکنم

اذهب الى الأسفل 
2 مشترك
نويسندهپيام
وحید
مدیر بخش ورزشی
مدیر بخش ورزشی
وحید


شمار پست‌ها : 973
اعتبار : 92
تاریخ پیوستن : 2012-03-11
سن : 31
ذكر

اعتراف میکنم  Empty
پستعنوان: اعتراف میکنم    اعتراف میکنم  Icon_minitime30/4/2012, 07:54

عتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!

تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!

.

.

.

اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟

دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید

اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!

مامان گفت نوید کیه؟

گفتم: پسر آقای …

گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده

.

.

.

چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!

.

.

.

چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار میکشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگارو روی گوشیم خاموش کردم (!!) و بدترش اینکه بلافاصله گوشیو پرت کردم تو باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم

.

.

.

اعتراف میکنم دوران راهنمایی روز معلم همه تخم مرغ آورده بودن که توش پر گل بود منم یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم! معلم اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو میزدن به تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته ! ترکید رو تخته پاشید همه جا ، رو لباس معلمم ریخت ! سریع گفت کی بود ؟!!؟ هیچکی هیچی نگفت با این که میدونستن کار منه خلاصه از ته کلاس ۴ – ۵ نفر شلوغو آورد بیرون زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگرد زرنگیم بودم معلمه شک نمیکرد بهم !

وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن زدنم !

.

.

.

اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟

بیشترم به دریچه کولر شک داشتم
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saeid
مدیر کل سایت
مدیر کل سایت
Saeid


شمار پست‌ها : 1204
اعتبار : 351
تاریخ پیوستن : 2012-01-26
سن : 33
ذكر

اعتراف میکنم  Empty
پستعنوان: رد: اعتراف میکنم    اعتراف میکنم  Icon_minitime30/4/2012, 09:52

خیلی قشنگ بود. به ویژه آخریش..

دریچه کولر خنک
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://ordibeheshtiha.ir
وحید
مدیر بخش ورزشی
مدیر بخش ورزشی
وحید


شمار پست‌ها : 973
اعتبار : 92
تاریخ پیوستن : 2012-03-11
سن : 31
ذكر

اعتراف میکنم  Empty
پستعنوان: رد: اعتراف میکنم    اعتراف میکنم  Icon_minitime30/4/2012, 15:08

خنده خفن
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
اعتراف میکنم
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» وصیت میکنم بعد مرگم….
» خلعتبری در ایران فقط برای پرسپولیس بازی میکنم

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
انجمن‌ :: مطالب گوناگون :: سرگرمی-
پرش به: