هر وقت دلت گرفت بیا

سلام به همه این تاپیک واسه زمانیه که دلت به هر دلیلی گرفته،پس بیا اینجا یه چیزی بنویس تا آروم تر بشی

وقتی از دنیا خستـــــــه می شوم
می نویســـــــــــــم
می نویسم تا فرامـــــــــــوش کنم
خدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا...

خستـــــ ـــــ ـــه ام
خستـــــ ـــــ ـــه ام از
فـــــ ــــ ــــردای
تکـــــــ ـــــــ ـــــراری

من و انتظار و کابوس تنهایی....من و حس اینکه هر لحظه اینجایی....
دارم آینه ها رو گم میکنم کم کم......تو رو هر طرف روو میکنم می بینم....
نگو از تو چشمام چیزی نمی خونی....تو که لحظه لحظه حالم رو می دونی....
اگه این بهارم برنگردی خونه......دیگه چیزی از من یادت نمی مونه.......
منو رها کن از این فکر تنهایی تو نرفتی،نه تو هنوزم اینجایی
منو رها کن از این فکر تنهایی تو نرفتی،نه تو هنـــ ـــــ ــوزم اینجاییــــــــــــ

دلم گرفته از آدمایی که جلو روت باهات خوبنو پشت سرت هزار جور حرف میزنن

از كساني که تا باهات کار دارن یادشون میاد تو هم هستی

از اونایی که فقط تو شادیات باهاتن

دلم از خودمم گرفته دیگه حس میکنم نمیتونم، توان ندارم

حس میکنم همه غم ها مال منه

دلخوشی ها کم نیست ، دیده ها نا بیناست ...

برای ادم نابینا شیشه والماس فرقی نداره,پس اگه کسی قدرتوروندونست فکرنکن توشیشه ای,اون نابیناست

به عشق در نگــاه اول اعتقاد ندارم، ولی به " از چشم افتادن در يک لحظه " عجيب معتقدم . . . !!!

سکوت و صبوری ام را به حساب ضعف و بی کسی ام نگذار ،

دلم به چیزهایی پای بند است که تو یادت نمی آید..

محبت را وقتی دیدم که کودکی خورشید را در نقاشی اش سیاه کشیده بود که پدرش در زیر آفتاب نسوزد.

تــــ ـــ ـــــ ــــنها تر از تنـــــــــــــ ــــهـ ــــ ـــ ـ ـاترین تنــهای دنیا

من آن اوج غم غم هایم ای یار
که زنجیر غمت بر پایم ای یار
برازنده که گوید ناممان را ؟
تو کامیابی و من شیدایم ای یار
.
.
.
.
.
ایده بسیار بسیار بسیار جالبی بود امیر جان.مم ن

باید
گاهی
بتراشند

تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.
دلتنگی هایی که جایشان نه در دل
که در گلوی آدم است.

دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند..

تـــولد هــــر کــــودک بــــه ایـ ـ ـن معنـــاست کــهـ هنـــوز خـــداونــد از انســـان ناامــــید نشــــدهـ اســـتــ( ایـــــول بهـ صبر خدا)

هیییییییییییییییس ....
سکـــــــــــــ ـ ـــوتم را بشنــــ ـ ـ ـ ــو.....
دیگر کلمات به درد نمی خورند......!!!!

خدایا
.
.
.
دلگیر
.
.
.
نشو
.
.
.
امادنیات
.
.
.
ته نامردیه

تو دنباله ستـ ـ ـ ـاره ای

من آسمون پر ابـ ـ ـ ـ ـرم

برو اسـ ـ ـ ــم منو نیار

دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از
حرکـت ایستـاد...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...
... دلتنگ ِ خود َم...
خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم کـر د ه ام ...

مردن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها دل از اينهاست كه تنهاست نه از فاصله ها

گر چه ديگر همه جا پر ز جدايي شده است مشكل از طاقت دلهاست نه از فاصله ها

قـصـه اين گـونه رقم خورد ... نبايد مي خورد
حالم از عشـق به هم خورد ... نبايد مي خورد

من بودم و
تو
و یک عالمه حرف…
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد…

وقتي دلت گرفت بشين به اندازه تمام دلتنگيات گريه کن . براي اينکه کسي اشکاتو نبينه ماهي کوچيکي شو و به ته دريا برو . ديگه نه کسي صداتو مي شنوه نه کسي اشکاتو مي بينه . حالا فهميدي چرا اب دريا شووره؟