در مسجد همه نشسته بودند و ملا به منبر رفته بود و از شهادت و كربلا و بهشت و حوريان بهشتي سخن ميگفت كه بچه ي كچل پرسيد:
بچه:امام حسين قويتر بود يا بروس لي
ملا:معلومه امام حسين ! بروس لي كيه؟
بچه:بروس لي يك آدم خفن بود كه خيلي كارته باز بود بعدش مسلمون شد و اسمشو گذاشت محمدعلي كلي
ملا كه كمي گیج شده بود به سخنرانيش ادامه داد و براي گرم كردن مجلس شروع كرد از بهشت و حوريان بهشتي صحبت كردن. از دهن همه مردان آب راه افتاده بود كه دوباره پسر بچه پرسيد
بچه:حاج آقا انجليا جولي خوشگلتره يا حورياي بهشتي؟
ملا:خوب معلومه حوريا
بچه:حالا اگه يكي شهيد شد و رفت بهشت و حوري نخواست عوضش انجليا جولي خواست تكليفش چيه؟
ملا:اين انجلينا كدوم خريه بچه؟ اصلا صاحب اين توله كيه؟
ملا كه ديد بچه بي صاحبه با خيال اينكه ازش ذهرچشم گرفته و ديگه تا آخر مجلس حرفي نميزنه به سخنان خود ادامه داد و گفت "بله كجا بوديم"
بچه : در اونجا بوديم كه اگه يكي حوري نخواست اجليا خواست چي؟
ملا مي خواست يك چند تا فحش آب دار بده به بچهه و از منبر بياد پايين گوششو بگيره پرتش كنه بيرون كه از ته مجلس غلامحسين کفاش گفت :خوب راست ميگه بچه حالا ما حوري نخوايم جنفير لوپز بخوايم بايد كيو ببينيم
حسن نونوا: من جسيكا البا ميخوام
فراش مسجد هم گفت: حالا كه اينطور شد منم نيكول كيدمن رو ميخوام
عباس اقاي قصاب: غلط كردي نيكول كيدمن ماله حاجيته!
در همين حال يك صداي اشنا از قسمت خواهران بلند شد و گفت: منم بردپيتو ميخوام
ملا باخودش گفت چقدر صداهه براش اشناست كه يهو يادش اومد اين صداي قمر خانم زنشه!
با عصبانيت داد زد" تو گ و ه خوردي زنيكه خر"
يهو مسجد ساكت شد و همه فكر كردن ملا با عباس قصاب بوده چون قسمت "زنيكه خر" رو ملا تو دلش گفته بود
از همه بد تر عباس قصابم اين فكرو كرده بود. آخرين فحشي كه عباس قصاب شنيده بود " بي فرهنگ "بود كه بر ميگشت به پنج سال پيش . عباس آقا هم به علت كتك زدن يارو تا سر حد مرگ به سه سال حبس محكوم شده بود .عباس قصاب داشت آستيناشو بالا ميزد و ميرفت طرف ملا تا يقه ملا رو بگيره. ملا هم از ترس شلوارش مرطوب شده بود و وضوش هم باطل .تند تند ذكر ميفرستاد تا يه فرجي بشه و به خير بگذره. بچه تخص هم در حالیكه براي ملا داشت شكلك درمياورد دمپایی های ملا رو پوشيد و فرار كرد...